نتایج جستجو برای عبارت :

در مدت معلوم

هجران ما کی می شود سر؟! از کجا معلوم
می بینمت فرزند کوثر؟! از کجا معلوم
پروانه را وعده مده بر روزی فردا
یک وقت دیدی مُرد آخر، از کجا معلوم
یک عمر آه از دل کشیدم، ممکن است آخر
روزی بگیرد آه مضطر از کجا معلوم
از دردهایم شاکی ام اما به خود گفتم
حتما برایم بوده بهتر از کجا معلوم
حق من است آتش ولی از لطف این اشک
شاید نجاتم داد مادر از کجا معلوم
وقتی که هر دو دست زهرا بند آن در بود
شاید زمین افتاده با سر، از کجا معلوم
شاید همان رد غلاف قنفذ ملعون
باشد دل
میخواستم امروز از دستهایت بنویسم...
 
پنجره باز بود و یکهو سردم شد...
 
فکرم رفت سمت نفس های گرمت...
 
تصمیمم عوض شد!
 
داشتم فکر میکردم چرا بعد از آن شبی که با هم گذراندیم هنوز قبل از خواب به آن شب فکر میکنم...
 
یاد حرف خودت افتادم که گفتی کسی که سوار ماشین مدل بالا بشود دیگر در پراید لذت نخواهد برد...
 
خب معلوم است اگر یک شب را تا صبح در آغوش تو و کنار دم و بازدمِ امیدبخشت سپری کرده باشم دیگر این خوابها مزه نخواهند داشت...!
 
معلوم است که گوشم تا زمزمه
#داستان_کوتاه
روزی اسب پیرمردی فرار کرد ، مردم گفتند: چقدر بدشانسی!پیرمرد گفت: از کجا معلوم!
فردا اسب پیرمرد با چند اسب وحشی برگشت. مردم گفتند: چقدر خوش شانسی!پیرمرد گفت: از کجا معلوم!
پسر پیرمرد از روی یکی از اسب ها افتاد و پایش شکست.مردم گفتند: چقدر بدشانسی!پیرمرد گفت: از کجا معلوم!
فردای آن روز از شهر آمدند و تمام مردهای جوان را به جنگ بردند ، به جز پسر پیرمرد که پایش شکسته بود.مردم گفتند: چقدر خوش شانسی!پیرمرد گفت: از کجا معلوم!
زندگی پر از خوش
+ ببین تو هیچیت معلوم نیست. نه دین داری، نه خدا سرت می‌شه، نه عشق و حال دنیا رو می‌کنی، نه چیزی می‌کِشی، نه مست می‌کنی، نه چایی می‌خوری، نه قهوه‌ دوست داری، نه سیگار می‌کشی، نه نوشابه دوست داری، نه اهل رفیقی، نه اهل خانواده‌ای، نه... اصن معلوم هست تو زندگیت چه گهی می‌خوری؟
- [خیره به دوربین]
یه مشکلی که دارم، که خیلیم بزرگ و اساسیه، اینه که خیلی رو بازی میکنم! زیادی معلومم! همه چی همینجوری قشنگ معلوم. هرکی باهام حرف بزنی فورا میفهمه من تو سالادم چجور سسی میریزم:| یعنی در این حد معلومم! هیچ نیازی هم به کند و کاو و بررسی و جست و جو نیست ها! خودم تو پنج دیقه همه چیزو راجب خودم میگم! همینطوری مثل یه نوار ضبط شده! و این اصلا خوب نیست. بد هم هست
یکی از تفریحاتم در مترو این است که حدس بزنم آدم‌ها در کدام ایستگاه پیاده می‌شوند. می‌دانی، دوباره از همان احساسات مخلوط گذشته و آینده است. مقصد آنها برای خودشان در گذشته معلوم شده، اما برای تو در آینده معلوم می‌شود. حالا این مقصد در کجای زمان قرار دارد؟ ذره‌ای احساس استقلال از زمان را به دست می‌دهد
 
 
فیلم در مدت معلوم
بازیگران 
اکبر عبدی، جواد عزتی، ویشکا آسایش، هومن سیدی، علی اوسیوند، طوفان مهردادیان، صبا گرگین پور، شهره قمر، گوهر خیراندیش، مهدی فقیه، مجید شهریاری، علی سلیمانی، سلمان فرخنده، اصغر کردبچه
خلاصه فیلم در مدت معلوم 
در زندگی بعضی چیزها را نمیتوانیم بگوییم ولی انگار جوری اتفاق میفتد که همه متوجه میشوند. میثم همه جوره دنبال گرفتن جوز برای کتابی است که میخواهد مشکلات جوانان را حل کند
اینفوگرافی فیلم در مدت معلوم 
موضوع
یک حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمودند: «الصَّوْمُ‏ لِی‏ وَ أَنَا أجْزِی‏ بِهِ»
اگر فعل «اجزی» را معلوم بخوانیم یک معنا و اگر مجهول بخوانیم معنایی دیگر به دست می آید.
اگر اجزی را معلوم بخوانیم معنی این می شود: 
خداوند فرمود: روزه مال من است و من پاداش آن را می دهم
اما اگر اجزی را مجهول بخوانیم معنا این می شود: 
روزه مال من است و من به روزه جزا داده می شوم
(یعنی من پاداش روزه ی روزه دار می شوم)
که معنای دوم یک معنای عر
اگر کسی تمام روز دمخور آدم‌هایی بوده باشد که هیچ او را نمی‌فهمند، آدم‌هایی که گویی در دنیای دیگری سیر می‌کنند. اگر بقیه‌ی روز سرش را گرم کرده باشد با کامپیوتر و کتاب‌های درسی. اگر کسی آخر شب را با بیات اصفهان لطفی گذرانده باشد و رقص پرده‌ی حریر تراس را در باد آخر شب اردیبهشت تماشا کرده باشد. اگر کسی تنهایی آمده باشد بالای بالای بالا تا بن مویرگ‌های مغزش. اگر کسی آخرین کلماتی که خوانده است اشعار مولانا باشد در وصف شمس‌اش. اگر کسی یک ساعت ت
چقدر این فاصله ها با هم و تا هم توی زندگی مهم میشن . فاصله ی آشتی تا قهر یا حتی قهر تا آشتی . فاصله ی لیوان آب با تخت . فاصله ی یزد تا مشهد . یا کرج تا تهران . حتی فاصله ی سامان تا روستای چم چنگ . فاصله ی طبقاتی ما با شما که همه میگن . یا حتی همین یه بند انگشت فاصله ی دوست داشتن تا تنفر . این فاصله ها که هیچ وقت معلوم نیست دقیقا چند ساعت یا چند روز طول میکشه تا برسی بهشون یا اتفاق بیافتن اما انقدری مهم هستن که تا همیشه تو یادت بمونن و گاهی همه ی راهی که رف
شما بگید سرمو چجوری بکوبم به دیوار که معلوم نباشه ؟؟؟؟؟
وقتی قرار نیست عید باشه و دید و بازدیدی ، برای چی آجیل فروشیا قیامته ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا وقتی میپرسن چرا اومدین آجیل فروشی میگین مجبوریم دیگه ؟؟؟ مجبوری ؟؟؟؟؟ کی مجبورت کرده ؟؟؟ مگه بی نون
موندی لعنتی . خب بشین خونه دیگه . مجبوری آجیل بخری ؟ مجبوری بری بازار ؟ اونوقت شعار میدی در خانه می مانیم ؟؟؟ خودت تو خیابونی بعد تیریپ روشن فکری میگیری میگی بعله مردم خیلی اشتباه میکنن میان بیرون
درخانه ب
برگردیم به زمان هاى قدیم
به ما تکنولوژى نیامده جانم
برایت نامه مینوسم!
از مبدأ معلوم، به مقصدِ نا معلوم
عزیزِ جانم؛ سلام!
کلام را کوتاه میکنم!
ملالى نیست جز دلتنگى هاى هر شب
و مرورِ تمامِ خاطراتى که
اى کاش از ذهنَت پاک نشده باشد!
همین!
دلتنگِ "تو"، "من"
ادامه مطلب
 
 
از جملات مجهول در زبان انگلیسی در مواردی استفاده می شود که فاعل جمله ناشناخته است یا اهمیت چندانی ندارد. با استفاده از این حالت می توان تاکید بر روی خود کار را به جای فاعل نشان داد. به مثال زیر توجه کنید:
A man was hit by a car.
(یک مرد توسط ماشین زیر گرفته شد.)

He was injured.
(او مجروح شد.)

The man has been given first aid and now he is being taken to hospital.
(مرد کمک های اولیه دریافت کرد و حالا به بیمارستان برده می شود.)
ساختار گرامری
نحوه ساختن جملات مجهول در هر زمان متفاوت است. اما
#رهبر_انقلاب (۱۳۹۵/۰۶/۳۰):
اهمیت #غدیر فقط این نیست که امیرالمؤمنین را معین کردند؛ این هم مهم است اما از این مهم‌تر این است که ضابطه و #قاعده را معین کردند
معلوم شد که در جامعه اسلامی، حکومت سلطنتی، حکومت شخصی، حکومت زَر و زور، حکومت اشرافی، حکومت تکبّر بر مردم، حکومت امتیازخواهی و برای خود جمع کردن معنا ندارد؛ معلوم شد که در اسلام این‌جوری است. این قاعده در غدیر وضع شد.
عده‌ای خیال می‌کنند اثبات تشیع به این است که انسان به بزرگان مورد اعتقا
بسم الله الرحمن الرحیم
یا فارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
در کتب معتبر آمده است پیامبر لعنت کرد کسی را که به جیش اسامه نرود، صحابه نرفتند ،پیامبر بارها تکرار فرمودند و باز صحابه نرفتند،و آنانکه نرفتند جانشین پیامبر شدند...
یا مردم برای حرف پیامبر ارزش قائل نمی‌شدند
یا جانشین پیامبر را مردم انتخاب نکردند
یا کتب اهل سقیفه بی اعتبار است...
یا اینکه
کتابها درست نوشته اند و مردم برای حرف پیامبر ارزش قائل بودند و آنانکه جانشین پیامبر شدند به انت
گامورا در فیلم انتقام جویان: پایان بازی نقش کوتاه ولی تاثیر گذاری داشت اما بدون اینکه معلوم شود چه اتفاقی برایش افتاده فیلم پایان یافت. البته آنطور که از پایان فیلم معلوم است نگهبانان کهکشان سوار بر سفینه شده و به دنبال گامورا می روند.
ادامه مطلب
⚜️ دوری کردن از بدی ها!
مولی الموالی امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) می­فرمایند «اِجتِنابُ السَّیِئاتِ أولی مِن إکتِسابِ الحَسَناتِ»[غررالحکم، آیه۳۵۱۴] دوری جستن از همه­ ی بدی­ها، زشتی­ها و گناهان از کسب حسنات بهتر است.
معلوم می­شود هنوز شناخت پیدا نکردیم که بدی­ها چیست، متوجه نشدیم، چون اگر فهمیده بودیم به جای اینکه بخواهیم حسنه جمع کنیم اول سعی می‌کردیم به قول مولی الموالی اجتناب السیئات را داشته باشیم. معلوم می­شود که ما درک حقایق ن
معلوم شده است که بهینه سازی موتور جستجو یا بهینه سازی موتور جستجو به دلیل کارایی آن به عنوان یک استراتژی بازاریابی مبتنی بر وب به طور گسترده اتخاذ شده است. اگرچه صحنه دیجیتال در سالهای اخیر به طرز چشمگیری تغییر کرده است. با این حال ، SEO یک استراتژی بازاریابی اساسی و عملی است. …The post مهمترین مزیت سئو appeared first on باشگاه مشتریان خبری اینفوجاب.
via باشگاه مشتریان خبری اینفوجاب https://ift.tt/3cHoLuy
مشاهده مطلب در کانال
از قضا(یی که سعی می‌کنم به آن اعتقاد نداشته باشم!) امروز دردِ دل کردن یک دوستِ نزدیک، درباره‌ی نگرانی‌هایش بابت یک انتخاب مهم و اختلاف‌نظر اطرافیانش با او و این‌که می‌گفت از نظر آن‌ها او اشتباه فکر می‌کند و‌ من در جواب گفتم از کجا معلوم که درست فکر می‌کند و اصلا از کجا معلوم که چه چیزی درست است و چه چیزی غلط، باید همزمان شود با خواندن بخشی از کتاب "جزء از کل" (که هنوز نمی‌دانم دارد چیزهای بسیاری به من می‌آموزد یا وقتم را تلف می‌کند!) که د
بازی گوشی Sonar Beat Lite را می توانید در سبک موزیکال تجربه فرمایید و دست‌پخت تازه استودیو Life Zero را برای نخستین بار بازی فرمایید . این بازی اندروید نبردی در یک رادار است که دایره‌هایی در آن ظواهر میگردند و شما بایستی با ریتم موسیقی روی ورقه بازی ضربه بزنید . ساخت تعادل دربین ریتم‌ها و دقت به جزئیات اهمیت بالایی در‌این بازی داراست . مطابق انتظاری که از اثرها موزیکال داریم , شما در بازی آیفون Sonar Beat Lite بایستی از یک ساختار مشخص و معلوم که به وسیله ترا
معلوم می شود که کلیشه قدیمی "تصویری ارزش هزار کلمه دارد" درست است ، حداقل وقتی از عکس پروفایل Facebook خود استفاده می کنید. مطالعه ای از دانشگاه پنسیلوانیا نشان می دهد که عکس پروفایل پروفایل Facebook در مورد شما و شخصیت شما چه می گوید . آیا شما برونگرا ، وجدان یا عصبی هستید؟ معلوم است که - دقیقاً مانند توپ 8 جادویی - تصویر پروفایل پروفایل رسانه های اجتماعی شما همه را می داند.

ادامه مطلب
فرار اسب (بدشانسی یا خوش شانسی) 
روزی اسب پیرمردی فرار کرد،         مـردم گفتند: چقدر بدشانسی!          پیـرمـرد گفت: از کجـا معلـوم!           فردا اسب‌پیرمرد با چند اسـب           وحشی برگشـت. مـردم گفتنـد:          چقــــدر خــــــوش شـانـســـی!        پیـرمرد گفـت: از کجـا معلـوم!      پسـر پیـرمـرد از روی یکـی از    اسب‌ها افتاد و پایش شکست.  مردم گفتند: چقدر بدشـانسی!
   پیـرمـرد گفـت: از کجـا معلوم!    فرداش از شهر آمـدنـد و تمـام      مـرده
۱.مگر نخواندیم سلام هی حتی مطلع الفجر
این شب سلام است تا طلوع فجر
پس بیا «لیلةالسلام» بخوانیمش.
شب سلام سلام خدا به انسانها و سلام فرشتگان به انسانها و سلام انسانها به انسانها
خوش به حال آنانکه به حقیقت سلام رسیدند و خود مجسمه ی سلام شدند.
۲. دومین شب قدر گذشت .دیشب مفاتیح را نگاه میکردم دو نکته ی مهم نوشته بود:
اینکه پرسیدند برای ما معلوم کنید شب ۲۱ یا ۲۳ کدوم شب قدره ؟ در جواب حدیث داره که: «اینکه دوشب رو مناجات کنی برای حاجاتت کار سختی نیست.»
میدانی؟ از من چیزی نمانده. مگر یک نفر‌چند بار می تواند بشکند و خرده هایش را به هم بچسباند و دوباره بشکند؟ من خسته هستم. خسته تر از‌ این که دوباره جمع کنم خرده هایم را. ضربه ی سختی بود. عمیق بود و محکم! تا مغز استخوان دلم را شکافت. 
راستش را بخواهی، فکر نمی کنم من دوباره تکرار شود. حداقل منی که انقدر عاشق میشدم. فکر نمیکنم احساسم تکرار شود. تو اما قطعا تکرار خواهی شد. دنیا پر است از ادم های مثل هم. اما احساس من به تو قطعا تکرار نشدنی بود...هست؟ نمیدا
از قرار معلوم رئیس جمهور بعد از این همه سال حرفِ فیک بی‌عمل، بنا دارد از این به بعد اول عمل کند بعد حرف بزند. زشت است جمهور، خانه‌نشین باشد و رئیس جمهور، یک پایش در پاستور و یک پایش در بیمارستان‌ها و شهرهای پرآسیب! چه معنی دارد این کارها؟! مثل این است که رئیس جمهور مردم را به ساده‌زیستی و قناعت دعوت کند و خودش زندگی مرفه و شاهانه داشته باشد! مدیونید اگر فکر کنید زبانم لال رئیس جمهور ترسیده و  این روزها بیشتر به فکر سلامتی خودش است تا سلامتی ج
از صبح ساکتم میدونم. شاید چون فکرم مشغول مسئله ای هست که معلوم نیست اصلا بشه یا نشه. بتونم یا نتونم هرچند که تلاشم برای اتفاق افتادنش هست. دلیلی که اینجا نمی نویسم اینه که هنوز معلوم نیست. میترسم مثل باقی کارایی که میخواستمو نشد بشه :( ولی خب ادم به نظرم بدم نباشه به یسری مسائلم فکر کنه. بگذریم از تین موضوع هروقت قطعی بشه حتما بهت میگم قول میدم. 
اگه بگم از صبح کاری نکردم زیاد ناراحت میشی؟ همش فکرم به همین مسئله ای که گفتم بود. و البته فرانسوی خو
در کارِ مسیح به چه چیزی باید دقت کرد؟ به تکنیک‌های او. وقتی که حرف می‌زند یا نمی‌زند. که او چه‌طور و با چه فرمول‌هایی اعجاب می انگیزد و نابود می‌کند.
کارِ او بسیار ساده، غریزی و هوشمندانه است. تغییرِ جزئیات و چیدنِ عناصر در صحنه. به طوری که نه قابلِ رد باشند نه قابلِ اثبات. مسیح بسیار هوشمند است. (به آخرین جمله‌ای که نوشتم برمی‌گردم و نگاه می‌کنم. قلب‌ام می‌لرزد و وهمی سفید و گنگ به مردمکِ چشم‌ام تجاوز می‌کند.) و می‌داند که هیچ‌گاه نبای
دو چیز تو این مملکت معلوم نیست 
پول نفت کجا میره
موزیکای جدید مرتضی پاشایی از کجا میاد :)))))
................. 
به یارو میگن چرا همسرت باهات قهر کرده ؟
 میگه خیلى وسواسیه
زیادی حساسه 
بی اندازه بی منطقه
 
 
 
 
 
 
 
 
گیر داده که چرا با مسواک من زیر بغلتو خاروندى؟!!! ‎‌‌‌‌‌‌
 
 
 
یه سوالایی هست. یه سوالایی که جوابشون معلوم نیس، و هر دفعه خودمو قانع می‌کنم که بی‌خیال، زندگی کن، چیکار داری به این حرفا، زندگی کن... عجب راه‌حل عمیق و خوبی. ولی حیف یه کم، فقط یه ذره احساس پوچی می‌کنم، وگرنه همه چی آرومه، من چقد خوشبختم.
شاید خنده تون بگیره
ولی هر وقت من به جدی اینجا توی این وبلاگ یا هرجای دیگه توجهی نشون میدم
جدی خودش رو میزنه به اون راه
ولی قشنگ معلوم میشه که خرکیفه :)
یعنی یه جورایی با دست پس میزنه با پا پیش میکشه 
قربون اون وجود بداخلاق مغرور مزخرفت برم من :)
امسال به رقم حذف ویزای اربعین باز هم شاهد کم کاریهای شدیدی از طرف پلیس مهاجرت و همچنین سازمان اتباع ایران بودیم.
تا امروز سه شنبه حدود 3 هزار پاسپورت اتباع افغانستانی که حدود سه هفته قبل برای اربعین ثبت نام کرده بودند سرنوشتش معلوم نیست.
امروز در دفاتر کفالت که مسئول ثبت نام و رسیدگی به امور اتباع افغانستانی است ، چشمانی پر از اشک نتیجه انتظار مردم بود.
معلوم نیست که آیا این جمعیت 3 هزار نفری امسال جزو جاماندگان قلمداد میشوند یا در زمره ی زائ
کسی که فقط پیش پاشو ببینه از دیدن دور عاجزه، اما دوراندیشی که جلوی پاشو نبینه ممکنه با سر بخوره زمین!
نمایشنامه چهار صندوق. بهرام بیضایی.
----------------
ماجرا از اونجا شروع شد که ماه رمضون سه سال پیش ما به صورت رایگان :) رفتیم نمایش مجلس ضربت زدن نوشته بهرام بیضایی و به کارگردانی محمد رحمانیان. خیلی روم اثر گذاشت و در نتیجه زنگ زدم به دفتر انتشارات روشنگران که کتابای بیضایی رو چاپ می‌کنه و از محل کارم رفتم یوسف‌آباد دفتر انتشارات. دو تا آقا توی یه
بحث امروز من و نگار و من و الهه و من و رقیه در باب رابطه‌ی جنسی با شریک به جایی نرسید. فقط سردرگم‌تر شدیم. نمی‌دونیم که چرا نباید بهترین سال‌های زندگیمون رو به لذت بردن بگذرونیم. برای کسی که معلوم نیست چقدر وقت بعد سرشو از یه سری مناطقی بکشه بیرون و بیاد توی پاکدامن رو «بگیره»! 
+ دیروز من نرفتم دیگه باهاشون. خودشون جواب بیوپس رو بردن. همون طور ک از اول هم معلوم بود متاستاز بودن اون توده ها. فعلا حرفی در مورد پرتو و اینا نزده. ولی یه سی تی ساده و یه عکس هسته ای برا هفته دیگه باید برم انجام بدم ببرم تا بعد معلوم کنه میخواد چکار کنه. منی که نه میخوام برا اینا دارو بخورم نه میخوم پرتو ببرم این عکس و سی تی رفتن هم بیهوده است دیگه! چه کاریه آخه!؟!
+ خدا جونم. به جون خودت لازم نیست همشو با هم سرازیر کنیا! من هستم تو هم هستی... کسی جای
میگرن یک بیماری سردرد اول است که با سردردهای مکرر از میانگین ​​تا شدید معلوم می شود . غالبا , سردردها نیمی از راز را پایین تأثیر قرار می دهند , از دید فضای سبز ضربان دار می‌باشند و از یکسری ساعت تا 3 روز تداوم می‌آورند . علامتها دارای ارتباط ممکن است دربرگیرنده تهوع , استفراغ و آلرژی به نوروفروغ , صدا یا این که رایحه باشد .
 
این درد معمولاً با کار بدنی بدتر می شود . حداکثر یک سوم اشخاص یک هاله دارا‌هستند : معمولا یک زمان کوتاه از نقص‌ در بصیرت ک
بدان اى انسان، که دنیا، آرام گرفته ساکن در خود را مى‏‌کوچانَد و شادمانِ آسوده خاطر را دردمند مى‏‌سازد.آنچه ازدنیا پشت کرده و رفته است، باز نمى‏‌گردد و آنچه هم مى‏‌آید، معلوم نیست تا از آن حذر توان کرد. آرزوهایش دروغ و آمالش پوچ است.
 
مولا
ساعت نه شب بود . از خانواده خواستگار هنوز خبری نبود ‌. طاقت پدر جان طاق شده بود ، رو به مادر کرد و گفت : شاید نمی خواهند بیایند . حدود ساعت ۱۰ بود که بالاخره خواستگار ها آمدند ؛ از چهره پدر داماد چیزی معلوم نبود اما معلوم بود که مادر داماد دلش راضی به این وصلت نیست . خواهر داماد را هم اگر کارد می زدی خونش در نمی آمد . آقا جان کلی از کمالات عروس خانم گفت  . مادر جان هم چشم به گل های فرش دوخته بود تا از نگاه های سنگین خواهر و مادر داماد در امان بماند ؛
تویه تصمیم انی تصمیم گرفتم لباسم و با یه سرافون قرمز رنگ که دوتا بند داشت و یه وجب پایین تر از *کمر*م بود بپوشم لباسش خیلی باز بود طوری که تا وسطای سینم معلوم بوددلم برای کامران سوخت اگه من و اینجوری میدید بیشتر زجر میکشیدخواستم لباسو درارم که باز دوباره کامران اومد داخلبا دیدنم تو اون لباس با لذت به پاهام و *س ی ن ه * هام که قشنگ معلوم بود خیره شد ولی سریع به خودش اومد و گفت-سریع لباستو عوض کن اگه میخوای کار دستت ندمبعدم سریع از اتاق بیرون رفتمن
با سلامبرخی از دوستان و مدیران سایت به دنبال سایت های پاپ آپ برای درامدزایی از سایت خود هستند و بعضی ها به اشتباه یا هرچی با پاپ فا آشنا میشوند که به محمدرضا فاتحی شیرازی کلاه برداری میکنه
به اطلاع دوستان میرسانم الان من بیش از 1 ماهه درخواست تسویه دادم ولی پولی دریافت نشده وعده های الکی اینا هم عبارتند ازدر اسرع وقت واریز خواهد شدسایت شما در اولویت قرار گرفت
بزودی پرداخت خواهد شد
بخاطر مشکلات از طرف بانک محدودیت داشتیم
و ...
صدها حرف الکی که
میخام بدونم اون لحظات به چی فکر میکردی که همه خوبی ها
همه خوشی هامون
یادت رف؟
فک کنم حالا معلوم شد که چرا به این حال و روز افتادی
چرا همه ازت ناراحتن
حیفم میاد
به اون دیقه ها و ثانیه هایی که صرف دوست داشتنت کردیم..
که بقیه کارامون به کنار..
بی خیال
فقد بیا و حداقل
الانش به خاطر اون خوشیامون
در حق همدیگه بدی نکنیم
 
برای اولین بار در زندگیم برای خونه ی بابام رفتم نونوایی:)))
یاد اون خاطره مشهورم افتاده بودم معلوم نبود کدوم از شاطر ها همون آدم نا متعادلی بود که اون خاطره رو برام درست کرد! جا داشت پیداش میکردم پخخخخخخ کنم بهش، اما خب نمیشد!!!!
بسم الله الرحمن الرحیم
 
آیا میدانستید شاعری وجود دارد ایرانی و مربوط به چند قرن پیش که ما از آن غافل مانده ایم و اینکه این شاعر دیوان شعری دارد که از وی بجا مانده است ؟ بیایید اطلاعات مربوط به این شاعر را بررسی کنیم :
نام : آرش یا کیارش یا آرسام یا آریو [ معلوم نیست دقیقاً کدام نام ، نام واقعی وی بوده است ] .
تاریخ تولد : معلوم نیست و بنا بر معتبرترین حدس چون قدمت دیوان اشعارش بین سال 20 الی 500 شمسی است بنابراین سال تولد وی نیز و البته زندگی اش بین ه
بسم الله الرحمن الرحیم
 
آیا میدانستید شاعری وجود دارد ایرانی و مربوط به چند قرن پیش که ما از آن غافل مانده ایم و اینکه این شاعر دیوان شعری دارد که از وی بجا مانده است ؟ بیایید اطلاعات مربوط به این شاعر را بررسی کنیم :
نام : آرش یا کیارش یا آرسام یا آریو [ معلوم نیست دقیقاً کدام نام ، نام واقعی وی بوده است ] .
تاریخ تولد : معلوم نیست و بنا بر معتبرترین حدس چون قدمت دیوان اشعارش بین سال 20 الی 500 شمسی است بنابراین سال تولد وی نیز و البته زندگی اش بین ه
اون روز به نیکتا گفتم: نیکتا من فلان چیز رو فهمیدم. گفت: خب خیلی خوبه. گفتم: خب ولی من پارسالم این رو می‌دونستم، نمی‌دونم چرا کاریش نمی‌کردم. گفت: خب تو خیلی چیزا رو پارسال می‌دونستی، ولی پارسال کجا و امسال کجا. [نقل با مضمون]
قصه، دلگرمی‌ایه* که یه وقتایی بابت کار درستت می‌خوای.
یه وقتایی، می‌بینی که ته دلت می‌دونی فلان کار درسته. با کلی سختی و زحمت هم که باشه انجامش می‌دی، تهش که موقع نتیجه‌س، و نتیجه هم موقعیه که تو رو در معرض قضاوت‌شدن
معلوم نیست این جاندار، پرنده است یا حشره!؟ باید بگوئیم که به لحاظ علمی در رده حشره ها دسته بندی می شود و به خاطر شباهت زیادی که به مرغ مگس دارد، نامش را اینگونه انتخاب کرده اند. پهنای بال این شاپرک تا ۴۵ میلی‌ متر است.باز-شاپرک مگس‌ مرغی (Hummingbird hawk-moth)
مدتیه میبینم که....... 
نگویم بهترست............................... 
دارم وبی جداگانه ، درست میکنم. البته با تمامی مشقتها 
کامل که شد آدرسش رو میگذارم. 
از همه مطلبی داره ، مهمتر اینکه با دانش خودم جمع شده و نویسنده ی خط به خطش خودمم.
هرجا هم لازم داره ذکر منبع میکنم.
هیچ من خوابیده ام الان زنگ زد حبیب کاف که میتونی بهم رمز دوم و اطلاعات کارت تو بدی میخوایی بلیط اتوبوس بخرم برم تهران ؟ جالب بعدازظهر که داشت میرفت گفت عموم اینها دارند میرند من باهاشون میرم ولی معلوم نیست که کی میرند ؟ خوشبختانه کارت من مسدود شده بود هرچی زد خطا داد ؟!؟
حکیمی را پرسیدند:چندین درخت نامور که خدای عزوجلّ آفریده است و برومند، هیچ یک را «آزاد» نخوانده اند مگر «سرو» را که ثمره ای ندارد؛ در این چه حکمت است؟گفت: هر درختی را ثمره ای معین است، که به وقتی معلوم، به وجود آن[ثمره] تازه آید، و گاهی به عدم آن پژمرده شود. و سرو را هیچ از این نیست و همه وقت خوش است؛ و این است صفت آزادگان... گلستان سعدی
من هیچوقت سبزه ای را به یادتو گره نخواهم زد ، نمیخواهم گره ای به کار دنیا بیندازم و تو را آرزو کنم ... مادر میگوید قدیم ها اینطور بود سر سفره های عقد تمام گره هارا باز میکردند که  بخت عروس و داماد پر از گره و جدایی نباشد... از کجا معلوم که این سبزه گره زدن ها بختمان را گره نزند و تمام نقشه هایمان را نقشه بر آب نکند ؟! از کجا معلوم تمام این بودن و نبودن های اجباری و رفت و آمد های اتفاقی زیر سر این گره های زمخت نباشد ؟! مثل همان ماجرای سفره ی عقد و بخت و
بازم نشد 
نمیدونم چیکار کنم
نمیشه نمیشه   همش وقتا رو تلف کردم  باز میگم هنو وقته
فردا معلوم نیس چی میشه
باید میدونستم  زرنگتر ازین حرفاست 
و من باز تا الان همونجورم
کی میشه بتونم بشکنم این حالتمو؟
---نشد  نا امیدم بازم نمیشه
پنج اصل غلط درباره عشق .

1-عشق واقعی برهمه چیز غلبه می کند .
2- اگر عشق واقعی باشد در همان نخستین ملاقات ، معلوم می شود .
3- تنها یک عشق واقعی در دنیا وجود دارد که برای انسان مناسب است .
4- همسر مطلوب ، از هر نظر انسان را ارضا می کند .

ادامه مطلب
..::هوالرفیق::..
امروز دوم اسکراب رو انجام دادم، یه خانم به اسم "فلانِ فلانی" که 17 ساعت بود داشت induction میگرفت که زایمان کند. (NVD) و آخر مجبور شدند که ببرنش اتاق عمل (OR) و سزارین کنند.
گروید یک بود به خاطر همین همه چیز خیلی خوب معلوم بود، 7 لایه بخیه زدن...
ادامه مطلب
سلام دوست دارم بنویسم
از حال و روزم بگم
ولی وقتی می بینم هیچ تغییری نکردم
وقتی می بینم هر روز یه مدلم و حالم دگرگونه
از خودم بدم میاد
دوست ندارم بنویسم و یه عده رو ناراحت کنم
یه عده رو به این فکر بندازم که با خودشون بگن این عفت اصن معلوم نیس باخودش چند چنده
برام دعا کنید حا دلم خوب بشه
امروز پور نقاش نیومده و تی ای‌ شو فرستاده. بعد تی ایه ازمون پرسید ترم چندین؟ گفتیم ترم دو. بعد شروع کرد درس دادن.وسطای حرفش پرسید کیا میخوان آزمون دکترا شرکت کنن؟ بعد همه نگاش کردن. آخرش معلوم شد فک می کرده ما ارشدیم. بعدم همون درس دادنشو ادامه داد. اگه سطح علمی ترم دوی کارشناسی و ارشد فرقی ندارن بگین ما زحمتو کم کنیم.
خب قراره سهمیه بدن ! خیلیم عاااااالی ! پارسال به یه استان دادن اون بلا سر رتبه ها اومد امسال 24 استان! خیلییییییی عالی شد اصلا ! خاعک تو سرتون که آینده ی بچه ها واستون مهم نیس ! جالبیش اینه این سهمیه تا کنکور 1401 ثابته و ادامه داره !
خب دیگه تکلیف همه چی معلوم شد باید کم کم برم سراغ درس و مشقم ...
از وقتی بهم گفته دوستِ صمیمیش هستم! بیشتر دوستش دارم خب.
حتی امروز فکر کردم اگر یک روز پیشش باشم و ناخوداگاه با صدای بلند گفتم " الهی قربونت بشم"
( خودش نگفت! من ازش پرسیدم صمیمیِ تو هستم یا نه؟ گفت هستی. 
کُشت منو تا گفت! از بس هیچیش معلوم نیس:////)
پ.ن: ملت دوست پسر دارن ما هم  اندر خمِ دوست دخترمون موندیم. #سینه_بزن
«آقا مسعود»، همان پیرمرد اصفهانی که در طبقه‌ی همکف ساکن است، به اصفهان رفته. دیروز همسرش «مادرجان» را در ورودی دیدم که یک گاری پر از خرید سوپرمارکتی را پشت سرش می‌کشید. سلام کردم و پرسیدم که چه خبر و از کجا می‌آید تا به اندازه‌ی هفت هشت قدمی که تا منزلش داشت حرف زده باشد؛ اما، اسم آقا مسعود که آمد، آمپر چسباند. به زبان‌های مختلف میگفت:« تو مثل پسرمی، بدون که این آقا مسعود بیچاره کرده منو، زن گرفتی اینجوری نباش!»(نه با این صراحت). خواستم دکمه
محمد را پس از مدت ها دیدم. سال ها از سوم دبیرستان می گذرد همان سالی که به جرئت می توانم بگویم بهترین سال دوران مدرسه ام بوده آن هم به خاطر حضور آدم هایی مثل محمد در کلاسمان. اما محمد خیلی تغییر کرده است بسیار درونگرا شده است و خیلی کم حرف میزند انگار آن محمد دوران دبیرستان به کلی فاصله گرفته است و من هم الان دیگر جز معدود دست هایش هستم. از همان اول که من یادم هست او افکار بزرگ در سر داشت و همیشه افکارش را برای بقیه می گفت ولی خب هیچوقت یادم نمیای
 
این که از یه اتفاق بد که از اتفاق بد قبلی بدتر بوده سالم بیرون میای، هیچ خوب نیست. به نظرم خیلی هم ترسناکه. چون یعنی از اینی که اتفاق افتاده، بدترش هم هست در آینده. چی ترسناک تر از این که آدم بدونه قراره بازم دهنش سرویس بشه تازه خیلی بدتر از قبل؟ از کجا معلوم دفعه بعد جونت تموم نشه؟
 
 
به نام خدای شاه خراسان:)
 
از همان دیروز، اول صبحِ اول هفته که هجدهم هم بود، می‌دانستم و می‌دیدم این هفته خیر است و نور دارد:)
از کجا معلوم؟
از آنجا که سر ارائه‌ی سختِ درس "نظریه‌‌های یادگیری"، در دو قسمتی که خودم هم نمی‌فهمیدم بنده‌ی خدا اسکینر چه می‌خواهد بگوید؟ و قرار بود به اینجا که رسید بگویم :"استاد خودم هم این قسمت رو متوجه نشدم."، یک دفعه درست سر همان دو مبحث استاد گفت:" این بخش رو لطفا رد کنید زمان نداریم، برید مبحث بعدی" :)))
 
از اولِ
۱.اگر زن از شوهرش باردار باشد،در این مدت،۴ ماه و۱۰ روزمعلوم شود،۲.این حب وعشق بین زن وشوهر دارای احترام وقداست استولذابرای حفظ واحترام به این عشق ،زن باید از ازدواج با دیگری در این مدت دوری کند،چرا که زن مثل کالای کم ارزشی نیستکه بلا فاصله بعد از مرگ شوهر دست بد ست بین مردان بگردد،۳.برای حفظ حیاء،حجاب وعفت ،خداوند به زنان دستور داده این مدت ۴/۱۰ ماه را عده نگه دارند.تفسیر المیزان،ج۲،ص۲۴۳،ذیل آیه،۲۳۴ سوره بقره.
نمیشه که هم اینها ما را بزنند هم ترامپ! پس عدالت خدا کجا رفته؟ از اونجاییکه هنوز به عدالت خدا ایمان دارم، بنابراین باید مطمین باشم که موشک های ترامپ نباید به یه دونه غیرنظامی بخوره... اینها که تکلیف ملت را معلوم کرده اند و از هیچی نمیگذرند! دست به دامن عدالت خود خدا شده ام:( 
+ هر چی بگیم تف سر بالاست
من :باز از دور می آیی جانا ؟؟!! .من : دور ماندن گاهی تمام عقل است و گاهی تمام بی عقلی ،من همان عاقل دیوانه ام که شرط دیوانگی را به مرگ دنیای نزدیک ترجیح میدهم ،مجنون که باشی از بام شهر هم ،از همان دور همان پنجره ی معروف معلوم است ."گاهی تمام عقل به دور ایستادن است "
مش یخی 
موهامم که رنگ مشکی کردم 
میشه؟ 
دکلره زیاد میخواد؟ 
قشنگ میشه؟ 
من سبزه ام خوب میشه؟ 
مش کم بذارم یا زیاد؟ 
بگم اصصصصلا نزدیک ریشه ها نبره که از زیر مقنعه دیده نشه یا نه زشت میشه اگه از ریشه خیلی دورباشه؟ 
لازمه بگم موهام مردونه است؟ 
معلوم نیست بتونم برم چون اول باید شیفتم درست بشه 
سلام 
امروز تو گروه واتس آپی که عضو بودم یه مطلب و راجع به نقد یه کلیپ گذاشتم ،که با واکنش قابل تعملی از طرف برخی کاربران روبرو شدم . (البته اولین باری هم نبود که با این نوع واکنش ها مواجه می شدم)
موضوع فیلم از از این قرار بود که یه فردی سر نوشابه های شیشه ای رو باز می کرد و داخلشون یه چیزی میریخت . کاربری که این کلیپ رو گذاشته بود ادعا می کرد داره مواد آلوده به ویروس کرونا رو به نوشابه ها اضافه می کنه .
ربطش دادم به مطلبی که چند وقت قبل تو فضای مجا
این مسجد به مسجد آسیابان ها مشهور است. از زمان بنای مسجد بیش از 500 سال می گذرد ولی تاریخ دقیق ساخت آن معلوم نیست و از آثار و گفته های دیگران اینطور معلوم می شود که مربوط به 5 قرن پیش می باشد.
منابع:
صغیر، علیرضا ، ١٣۶۵ ( گناباد مهد اسطوره و هنر) مشهد : انتشارات مرندیز ، ١٣٩۴.
تابنده گنابادی، سلطانحسین، تاریخ و جغرافیای گناباد، چاپ دوم ۱۳۷۹ شمسی،تهران: انتشارات حقیقت.

مطالب مرتبط:


مساجد شهرستان گناباد

   

درباره جویمند



مسجد جامع جویمند گناب
خب امروز که داشتم فکر میکردم اولین مطلبم رو چی بذارم تصمیم گرفتم درباره یکی از مهم ترین مسایل بنویسم . مهمترین و مقدم ترین مسایل .یکی از همون مسایلی که گفتم معمولا بهش فکر نمیکنیم در حالی که از مهم ترین چیز هایی هست که باید دربارش فکر کرد ، صحبت کرد ، نظر داد.شاید مشکلات و تشویش های زیادی در زندگی هر کدوممون باشن که به نظر پیچیده میان ، مارو سردرگم و ناامید میکنن . ولی باور کنید بعد یکم دقت معلوم میشه ریشه خیلی ازینها برمیگرده به همین مسایل ظاه
‍ نقد و تحلیل کتاب چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟
 
"نماز ادب است. در پیشگاه خدا مودب باشیم . "
کتاب چگونه یک نماز خوب بخوانیم اثر اقای پناهیان است که برگرفته از مجموعه سخنرانی های ایشان میباشد.در ابتدا که نام کتاب را میخوانی تصور میشود که در مورد آموزه های دینی است و مطالبی خشک و کسل کننده دارد اما بالعکس با شروع کردن به خواندن آن تفاوت این کتاب حس میشود. کتاب با دیدگاهی کاملا جدید و کاربردی به موضوع نماز و راه حل های خواندن یک نماز خوب نگاشته شده
به خانمش گفته بود "اگه رفتی سونوگرافی و معلوم شد دختره یه راست برو خونه‌ی بابات!" اول گمان می‌کردم شوخی بی‌مزه‌ای بیش نیست ولی بعد معلوم شد کاملا هم جدی‌ست.هربار پرسیدند" فلانی دوست داری بچه چی باشه؟" می‌گفت "پسر باشه،دو سر باشه" و می‌خندید.
آخر هم همین شد، بچه که به دنیا آمد ۴ کلیه داشت که هیچ‌کدام هم درست کار نمی‌کرد، از همان اول قلبش سوراخ بود، تا همین امروز که ۷،۸ ساله است دوبار عمل کرده و اینبار دفعه‌ی سوم است، چشمش هم درست نمی‌بیند
اینقد خار دارم که
تو آزمونا تنها کسی که برگه ش خونده نشد من بودم :/
توی اکسل رتبه قبل و بعد من به هم چسبیده بودن و من معلوم نبودم :/
وقتی برای غذا خوردن از این قاشق چنگال پلاستیکی های بسته بندی شده میدادن شبی که ماکارانی دادن بسته من چنگال و اون روزی که مرغ دادن بسته من قاشق نداشت :/
حتی گروه خونیم هم O منفیه :/
عجب خوابی دیدم ، معلوم نیست دیشب به چیا فک کردم که خواب جبهه دیدم ، چقدر ترسناک بود برام...! 
قبلشو خیلی دوست داشتم ، یکیو از نزدیک بطور واضح دیدم ... که تاحالا تو خواب اینقد نزدیک نبودش ، یه عزیزِ قدیمی :) یه هم صحبت دیرینه که حالا دیگه نیست :)
توی این همه سال درس بزرگی گرفتم از این همه آدمی که باهاشون ارتباط برقرار کردم و اون درس این بود که هر آدم یه اندازه از احترام رو میفهمه.واقعا بعضی ها معلوم نیست توی زندگی چی یاد گرفتند. توی چه خونواده ای زندگی کردند.یه مثال: شاید یکی دو سه هزار میلیارد رو نفهمه. ولی خوب یه میلیارد رو میفهمه. پس قد همون اندازش باید براش ارزش گذاشت. همین!
شخصی به رستورانی رفت اول سفارش سوپ داد بعدا تقاضای بستنی کرد این عمل را چندین بار انجام داد موقع دادن صورت حساب گارسون به او گفت : بفرمایید آقای آتش نشان ، در صورتی که خطاب گارسون صحیح باشد معلوم کنید گارسون چگونه فهمیده مشتری آتش نشان است؟؟؟
قرآن کریم روح را از عالم غیب می داند و بدن را در قلمرو شهادت، و اصالت از آن غیب است که واسطه فیض خدای سبحان بوده و مستفیض های نشأه شهادت را برخوردار می نماید، بنابراین اوصاف روح که مهم ترین آنها اعتقاد است اصل بوده، و تأمین نیازهای بدن که در گرو مسائل مالی و مادی است یعنی اقتصاد فرع می باشد، گر چه تفکر اقتصادی و طرح و برنامه ریزی دقیق مسائل پیچیده آن جزء برجسته ترین علوم به شمار می آید، لیکن هر علمی از آن جهت حاکی معلوم است که ارزش خود را از معل
مامان می گفت خیلی تحت تاثیر بقیه ای! نبودم اونقدر... ولی بعدش رسیدم به جایی که شدم. خیلی!
حالا می فهمم یعنی چی تحت تاثیر بقیه بودن یا نبودن.
اینکه تغییر فکرت از دلت باشه، نه از بیرون. :)
احساس refine شدگی(!) دارم! واضح شدنِ یه بعدِ به ظاهر معلوم.
با تمام وجود فهمیدنِ اونچه نمی خوام، که بله. از تجربه ی سخت میاد.
سلام به خانواده برتری ها
من دختری 25 ساله هستم. توی خانواده معمولی به دنیا اومدم که پدر و مادرم معتقد هستن و اهل نماز و حلال و حرام. (مادرم از سادات هستن)، فراز و نشیب های بسیاری از لحاظ اعتقادی داشتم و دارم، و همچنین از لحاظ عاطفی. 
در یک کلام بخوام بگم مشکل من اینه که تکلیفم با خودم معلوم نیست! از طرفی طی سه سال با ده تا مرد آشنا شدم و با بعضی هم رابطه ای که مناسب نامحرمان هست! داشتم که هیچ کدوم منو به قصد ازدواج نمیخواستن که به تموم شدن رابطه رسی
مامان می گفت خیلی تحت تاثیر بقیه ای! نبودم اونقدر... ولی بعدش رسیدم به جایی که شدم. خیلی!
حالا می فهمم یعنی چی تحت تاثیر بقیه بودن یا نبودن.
اینکه تغییر فکرت باید از دلت باشه، نه از بیرون. :)
احساس refine شدگی(!) دارم! واضح شدنِ یه بعدِ به ظاهر معلوم.
با تمام وجود فهمیدنِ اونچه نمی خوام، که بله. از تجربه ی سخت میاد.
اینکه (دو روز پیش) میام سرکار و میبینم همه ی همکارا با ماسک و دستکش نشستن و اصرار دارن که منم از این چیزا استفاده کنم و قبول نمیکنم و به من به چشم خوده ویروس کرونا نگاه میکنن و این ویروس هم خب در حد خودش خطرناک هست ابدا ترسناک نیست!
اما اینکه ساعت 10 صبح که میام سرکار و میبینم خیابونا به طرز خوفناکی خلوته و مغازه ها تک و توک بازن و اونایی هم که بازن ماسک های فیلتر دار ترسناک استفاده کردن و این صحنه ای که امروز موقع اومدن دیدم و تا همین الان که نزدی
ممکن است شما با یک شخصی مدت طولانی بوده اید و به دلایی از او جدا شده اید یا طلاق گرفته ایده و حال قصد دارید از تنهایی خود لذت برید. در مقاله که از عنوان آن معلوم است در مورد چگونه از تنهایی خود لذت ببرید میخواهیم صحبت کنیم و راه حل هایی برای شما کاربران بگوییم. مقاله راه مقابله با تنهایی دارای ۴ بخش می باشد.
ادامه مطلب
سال نو مبارک
مشخصه که تا الان داشتیم قاطی پاتی در اینجا می نوشتیم. دوستان فعلا در استراحتیم. هنوز سال ما شروع نشده واقعا
شرکتمون رو هواست و معلوم هم نیست بیاد زمین. پس فعلا صرفا برای اینکه چیزی نوشته باشیم اینو آپدیت کردم
سال بارانی خوبی داشته باشید
 
بسم الله الرحمن الرحیم
 
اگر خدای سبحان فرمود: لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و أنزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط ، بعد فرمود به اینکه و انزلنا الحدید فیه بأس شدید این مال همهٴ أنبیاست. در بحثهای قبل ملاحظه فرمودید، گاهی خدای سبحان تاریخ یکی از أنبیا را نقل می کند، گاهی خطوط کلی أنبیا را نقل می کند.
 این بالبینات همان معجزات است، همان کتاب است حالا یا خودشان کتاب دارند یا حافظ کتاب نبی قبل‌اند: لقد أرسلنا رسلنا بالبینات و أنزلنا م
دوستان کسی میدونه راحت ترین،آسون ترین و کم هزینه ترین راه مهاجرت از ایران چیه؟
هرچی دارم فکر میکنم به آینده ای که هیچ معلوم نیست به کجا میرسه
هرچی میخوام خودمو قانع کنم به مملکتم خدمت کنم:)
هرچی میخوام مثبت بیاندیشم
هیچ _روزنه_ امیدی_ نیست
فقط باید رفت...
بسم الله الرحمن الرحیم
وقتی در پرداخت‌های کوچک زمانی که وسع کوچک است در دادن واجبات مالی و هم‌چنین مالیات، کار سخت باشد،
معلوم است که وقتی وسع بیشتر بشود؛ به همان اندازه بلکه بیشتر کار سخت خواهد بود.
 
#از_خودمان_شروع_کنیم
این زیبا بنظر میاد که قضاوت نکنیم، همه رو درک کنیم، هیچ وقت تصمیم نگیریم، همیشه فک کنیم که راه درست معلوم نیست، همیشه فکر کنیم همه حق دارن، همیشه کنار بایستیم، هیچ وقت نتیجه نگیریم،و بمیریم...اما بشخصه ترجیح میدم بعد مرگم به زندگی یه احمق که در حد توانش عمل کرد نگاه کنم تا یه دانا که دامنش رو آلوده عمل نکرد و کنار ایستاد...
مامان می گفت خیلی تحت تاثیر بقیه ای! نبودم اونقدر... ولی بعدش رسیدم به جایی که شدم. خیلی!
حالا می فهمم یعنی چی تحت تاثیر بقیه بودن یا نبودن.
نتیجه ی این قسمت از سفر اینکه تغییر فکرت باید از دلت باشه، نه از بیرون. :)
احساس refine شدگی(!) دارم! واضح شدنِ یه بعدِ به ظاهر معلوم.
با تمام وجود فهمیدنِ اونچه نمی خوام، که بله. از تجربه ی سخت میاد.
سلام 
میخواستم بپرسم شما اگه یه آدمی که چند سال پیش باهاش ارتباط تون قطع شده، ناگهانی سر و کله ش پیدا بشه و اولش وانمود کنه دلش براتون تنگ شده، ولی بعدش معلوم بشه ازتون میخواد کاری براش انجام بدین چه جوری ردش میکنید که ناراحت نشه، فرض کنید به هر دلیلی مایل نیستین اون کاری که میگه رو انجام بدین. 
ببینید من 3 سال پیش به مدت 6 ماه یه جایی کار کردم و با یه دختری دوست بودم، اون جا بعد هر دومون تقریبا همزمان تسویه کردیم و اومدیم بیرون و دیگه همدیگه رو
‏Tutuyorum kendimi
‏Yine zar zor
‏Ama bak aramadım
 
‏Sen kim bilir kaçıncı uykundasın ?
‏Rahat mısın ?
 
‏Yoksa benim gibi berbat mısın ?
‏Onu da soramadım.
 
‏Sadece merak ettim
‏İyi misin ? Diye
 
‏İyi misin ? İyi misin ?
 
‏Bi kırık kalem bi yarım satır
‏Ağır geliyo ya sabır
 
‏Kalbim çığlık çığlığa
‏Yar sağır mısın aşka ?
 
‏Tutuyorum kendimi
‏Yine zar zor
‏Ama bak aramadım
 
‏Sen kim bilir kaçıncı uykundasın ?
‏Rahatmısın ?
 
‏Yoksa benim gibi berbat mısın ?
‏Onu da soramadım .
 
‏Sadece merak ettim
‏İyi misin ? Diye
 
‏İyi misin ? İyi misin ?
 
 
خوبی؟
 
هرجور هم ک شده دارم
از خودم مراقبت میکنم هرچند بازم سخته
ولی نگاه
موقع دفاع کردن هم، همین شد. اینقدر خون به جگرم کردن و شدم، که موقعی که دفاع کردم و خانوادم خوشحال و خندان دورم رو گرفته بودن که اره اره، پس خیلی خوشحالی الان؟ من واقعا حسی نداشتم.
تا هفته پیش خوشحال بودم از نزدیک شدن به موعد اتمام طرح ولی الان که معلوم نیست تا کی و کجا و چطور. هیچ حسی دیگه ندارم. هیچی. هیچی. فقط خستگی.
تو اتاق تنهام
از دوستامم هیشکی خوابگاه نیست
دلم میخواست یکی می بود
با یکی حرف بزنم
تو این دنیا 4 نفر رو دارم که همه چیزمن
غیر از اونا هیچی دیگه برام مهم نی
نه کشور نه حکومت و نه هیچ خر دیگه ای
فقط و فقط میخوام جون همین 4 نفر حفظ شه و تمام
کاش اگه قراره جنگی بشه موشک هاش صاف برن تو خونه ی باعث و بانی هاش
ما چه گناهی کردیم
 
ولی اگه بگم ته دلم یه نمه خوشحالم چی؟
یا این وری یا اون وری
تکلیف مون باید بالاخره معلوم میشد
نمیشد که دنیا همینجوری بمونه
روزی دم یک روباه در حادثه‌ای قطع شد. روباه‌های گروه پرسیدند دم‌ات چه شد؟
چون روباه‌ها از نسلی مکار می‌باشند، گفت خودم قطع‌اش کردم
گفتند چرا؟ این که بسیار بداست و معلوم می‌شود.
روباه گفت: خیر! حالا آزادم و سبک.
 احساس راحتی می‌کنم! وقتی راه می‌روم فکر می‌کنم که دارم پرواز می‌کنم.
ادامه مطلب
در عصر حاضر 
تمام سرگرمیان این شده 
که ما را مدیریت کنند!
در زمینشان بازی کنیم!
فوتبال
فضای مجازی از جمله
پیام رسان ها
و پیام های غیر سودمند 
و البته شایعه!
اینستاگرام و فالو هایی که 
معلوم نیست در
کجا تاثیر دارند!
دیدن فیلم های بی ارزش 
گوش دادن به 
موزیک های افتضاح
خواندن رمان های بی سر و ته
و...
انواع سرگرمی هایی که واقعا
فقط سر را گرم می کنند و جسم
بی کار می شود!
حیف از این عمر که در راه
دیگران رود
اما 
در راه او که باید
نرود!
راه فراری هست ؟؟؟
در کار رفتن نبودم. رفتن کار من نبود.. با نوایی که زمزمه گوشم شده بود و دلی که در کار فرمان من نبود. راهی شدم، نه بدان سان که باد می‌شود و در شورش رفتن‌اش شاخه‌ها به رقص در می آیند.. نه چنان که آب بر سنگ‌ها روان می‌شود و شتاب می‌کند بر زمین.. راهی شدم به مقصد نا معلوم با دلی در کار خود.. ترس ماندن و شتاب پاها در هم شدند. در رفتن من پروانه بال بر صورت شمع نکوبید.رفتن من نوید رنج خورشید مقابل نبود. زمان همان همیشگی همیشگی بود و زمین تنها به چرخ بی قرار
ملا به میدان مال فروشان رفته بود تا خر بخرد.جمع کثیری از دهاتی ها جمع بودند و بازار خرفروشی رواج داشت. در این بین مردی که ادعای نکته سنجی می کرد، با خری که بار میوه داشت،از آن جا می گذشت. خواست کمی سر به سر ملا بگذارد،پس گفت:در این میدان به جز دهاتی و خر چیز دیگری پیدا نمی شود!
ملا پرسید: شما دهاتی هستید؟
گفت: خیر.
ملا گفت: پس معلوم شد چه هستید !!          
تهیه و تنظیم: سیدمحمدامین رضوی
اپلیکیشن کارخونه قصه ها رو مدتی قبل تو کانال مصاف رائفی پور دیده بودم . یه چیز فوق العادست ، لالایی های مهدوی و زیبا . داستان هایی که کاملا حرفه ای ضبط شده اند و پایان بندی های اخلاقی و مذهبی دارند . پیشنهاد می کنم اگه بچه کوچیک تو خونه دارید دانلودش کنین . 
عصر جدید دیشب مورخ 13 فروردین 98 ! نمایشی از کودکان استثنایی ، ماهی هایی که شکل همدیگه بودند و سرگرم روزمرگی هاشون . یه ماهی با رنگی متفاوت اومد بینشون و چون شکل اونا نبود گوشه گیر شده بود و باق
حس اصحاب کهف بهم دست داده
بچه های وب کلی دچار تغییر و تحول شدن!
شایان و پریا (تماما مخصوص) یه پروسه ی طولانی عاشق شدن و پروسه ی طولانی تر شکست عشقی داشتن...
پریا شخصا بهت افتخار میکنمخیلی زنیدمت گرم
به توام افتخار میکنم شایان ولی نه به اندازه پریا
ایکس و معلوم لیموی عزیز نوبت شماست دیگه وقتشه استین بالا بزنیدکام آن
 
سلام تو این وبلاگ مطالبی هست که توانایی های هرکسی که با تکنولوژی سر و کار داره رو ارتقا میده
مطالب اینجا این ویژگی هارو دارن
بدون مقدمه میرن سر اصل مطلب
فقط مطالبی نوشته میشن که معتبر باشن
تجربیات عینی با علامت * معلوم میشن
«٦٨»إِنَّ‌ أَوْلَى النّاسِ‌ بِإِبْراهِیمَ‌ لَلَّذِینَ‌ اتَّبَعُوهُ‌ وَ هذَا النَّبِیُّ‌ وَ الَّذِینَ‌ آمَنُوا وَ اللّهُ‌ وَلِیُّ‌ الْمُؤْمِنِینَ‌ همانا سزاوارترین افراد به ابراهیم،کسانى هستند که از او پیروى کردند و (نیز)این پیامبر و کسانى که(به او)ایمان آورده‌اند و خداوند سرور و سرپرست مؤمنان است. نکته‌ها: از این آیه معلوم مى‌شود که نسبت ایمانى،فراتر و محکم‌تر از نسبت
ادامه مطلب
✍به این سه حقیقت فکر کنیم!
1⃣اینکه خداوند بدون شک تماماعمالمون را می بیند«إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیر»​
2⃣اینکه همیشه، فرشتگانی مجاورمونهستند که ثبت و ضبط می کنندریز و درشت خوب و بدمون رو؛ «رُسُلُنا لَدَیْهِمْ یَکْتُبُون‏»​
3⃣اینکه اصلاً از کجا معلوم؛شاید بیخ گوشمون نشسته باشدجناب  عزرائیل و صادر شده باشددستور  رفتنمون رو ! «عَسى‏ أَنْ یَکُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُم‏»
┈┈•✾✾•┈┈
هنوز بعد یک سالی که از کارآموزیم میگذره ایمیل‌های ثبت خرید سایت دمو برام میاد. نه دسترسی دارم به پنل‌ش و نه دلم میخواد با پشتیبانی‌شون تماسی داشته باشم. حالا درسته شرکت اشتباهی کرده منقضی نکرده سایت رو، سوال من ابنجاست چرا بازدیدکننده‌ها یه سایت معروف با دامنه‌ی معروفش رو از یه سایت دمو با دامنه‌ی معلوم‌الحالش رو تشخیص نمیدن؟ اصلا به همین خاطره دلم راضی نمیشه پیام بدم به پشتیبانی‌.
بسم الله الرحمن الرحیم
خواهی نشوی همرنگ
رسوای جماعت باش...
 
همرنگ جماعت نباشیم حدیث هم هست از امام جعفرصادق علیه السلام که همرنگ جماعت نباشیم چراکه معلوم نیست عقاید،اعمال و رفتارشون خداییه یا شیطانی...اصولا کسیکه میخواد راه خدا رو پیش بگیره همه برعلیهش میشن چون برخلاف خواسته های مردم عمل میکنه برای همین براشون خوشایندنیست.
۱. یک نفر که نمی شناسیمش در یک گوشه ای که نمی دانیم کجاست نکته ای که معلوم نیست منبعش کجاست برای درمان کرونا می گوید که مثلا فلان چیز مفید است و آن چیز کمیاب و گران می شود و ما با وجود گرانی و احتمال خطر بیماری دنبال آن می رویم. 
۲.  ۱۲۴۰۰۰ پیغمبر معصوم از گناه و خطا نسخه های معتبر و بی هزینه و خطر  برای سلامتی روح ابدی ما داده اند ما حاضر نیستیم گاهی حتی امتحانش کنیم .
http://ziarani1.blog.ir/     وبلاگ زیارانی
سلام
سوالی از خانوم های خانواده برتر داشتم در مورد شغل خواستگار.
خب الان دیگه همه میدونیم تو شرایط فعلی یکی از موانع اصلی ازدواج مساله اشتغال جوانانه، برای همین این نظر خواهی رو میخوام انجام بدم تا برای ما پسرها بهتر معلوم بشه که خانم های حاضر در این جا با چه شغل هایی و چه میزان حقوقی کنار میان.
خانوم ها بیزحمت اول یه توضیح کوتاه در مورد خانواده خودتون بدین، مثلا شغل پدر و موقعیت اجتماعی و مالی خانوادتون و ...، تا برامون معلوم بشه خانومی که دا
شروع قطعه با ناقوس مرگ است که چندباری با هیبت تمام رعشه بر جانمان می‌اندازد. همه ساکتند؛ در مقابل مرگ کسی جسارت دم زدن ندارد. تا اینکه سنتور شروع می‌کند به نواختن. پشت زمینه هنوز صدای ناقوس به‌گوش می‌رسد. سنتور ژست روایت کردن گرفته. معلوم است قرار است برگردیم، به پشت سر نگاه کنیم و ببینیم چه گذشته. پس از چند ثانیه نوای ناقوس در صدای روایت سنتور گم می‌شود. سایر سازها به کمک آمده‌اند.
یک آغاز هیجانی شاد. تنبک و سنتور در میانه‌اند و حتی نی هم م
دلم برای صیادم تنگ شده
 
 
پیکر شهید صیاد که دفن شد -اگر امروز دفن شد، صبح روز بعد- خانواده‌اش نماز صبح را خواندند و رفتند بهشت زهرا سلام‌الله‌علیها. فردای تدفینش. وقتی رسیدند جلوی مزار شهید، یک‌سری محافظ که نمی‌شناختند، آمدند جلوی جمع را گرفتند. از حضور محافظ‌ها معلوم شد که آقا آن‌جا هستند. گفتند ما خانواده‌ی شهید صیاد هستیم؛ تا گفتند خانواده شهید هستیم، گفتند بفرمایید. بعد، معلوم شد که آقا نماز صبح را آن‌جا بوده‌اند!!   خانواده‌ی صی
معلوم نیست این ترم چی بشه، دقیقا بین زمین و آسمون گیر کردیم، نمیدونیم بخونیم، نخونیم، چی بخونیم، و... 
ولی اصلا دوست ندارم حذف ترم کنم و یه ترم عقب بیافتم:(
پیام معاون آموزشی رو که خوندم گفته بود تابستون کلاس داریم. خب اینم از این. تابستون پر... 
بگذریم
فعلا سعی می کنم زندگی را زندگی کنم. 
صدای جیک جیک گنجشک ها از پشت پنجره میاد تو اتاقم. همراه با صدای باد. اونقدر به این صداها عادت کرده بودم که هیچ وقت نمی شنیدمشون. عادت چه می کنه با آدم. 

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها